با اهل سنتیم برادر؟ که گفته است؟
(از رنجی که می بریم)
با خلق دوست هر چه که باشد برابریم
با پیروان حضرت عیسی برادریم
زرتشتی و یهودی و نصران به جای خود
حتی به "خلق خویش" برابر به کافریم
با اهل سنتیم برادر؟ که گفته است؟
(ادامه شعر در ادامه مطلب)
جانیم و جسم و چشم و دل و نفس دیگریم
اهل تسننیم و شیعه ی قرآن مصطفی
ما شیعیان سنت حق پیمبریم
هم دل به دل سپرده بهاریم سبز سبز
هم دست داده به دستیم و یاوریم
هم دست روی سینه ی اخلاص: مخلصیم
هم پشت داده به پشتیم و سروریم
هم قطره ایم و موج به دریای ربنا
هم سینه ایم و تنگ به آغوش هم دریم
هم چشم روی دشمن دینیم کور کور
هم گوش روی تفرقه هائیم و هم کریم
هم شهر عشق حضرت حقیم بی بدیل
هم بر سرای حضرت محبوب چون دریم
فرزند هم شدیم و پدروار ناصحیم
عاشق شدیم بر جگر خویش، مادریم
سنگیم ما و چون جمرات است تفرقه
دیوار کفر و پرده ی الحاد می دریم
شرک است سنتی که به طاغوت می رسد
کفر است شیعه ای که از آن رنج می بریم
چون شیر شرزه ایم "اشداء" کافران
در صحن عشق حق؛ "رحمائیم" و یاکریم
ما غنچه های دور گل حضرت رسول
ما پارکاب حضرت کرار ... حیدریم
حسین عباسی فر
16 دی 1393